مدح و شهادت امام جواد علیهالسلام
ای که هنگام کرم مظهـر الطاف خدایی باب حاجات و یم جود، جواد ابن رضایی غیر تو کس گره از کار خـلایق نگشاید که تو از عقده گشایان جهان، عقده گشایی زچه کس جود بخواهم؟ تو کریمی تو جوادی بـه کجا درد بیارم؟ تو طـبیبی تو دوایی زکه حاجت طلبم غیر تو ای باب حوائج بـه کـه امــیـد بـبـنـدم تـو امیـد دل مـایی تو که هم چون پدر خویش کریمی و رئوفی شـود آیـا که دم مـرگ به بالـین من آیی ای هـمـه آیـنــۀ آیــۀ تــطـهـیـر، خـدا را چه شــود گر دل آلـودۀ مـا را بـربایـی؟ آمـدم دست تـوسـل به حـریـمت بگـشایم چه دعایی به حضور تو بخوانم؟ تو دعایی نیست امکان گذشتن ز گذرگـاه صراطم تو مگر این که گذرنامهام امضا بنـمایی تو مگر از من افتاده ز پا دست بگیـری تو مـگـر زنگ ز آیـیـنۀ قـلبــم بـزدایـی ما همانا ز تو دوریم و تو نزدیکتر از جان عجــبـا در دل مـایی و نـدانـیـم کجــایی تو که بر چشم همه پای نهی در دم مردن خود در آن حجرۀ دربسته دمِ مرگ، چرایی؟ اشک برغربت و مظلومی تو از چه نریزم؟ که غریب استی و فرزند غریبالغربایی گرببرند ز هم روز و شب اعضای تو میثم بِه کـه یک لحظه فتد بین تو و یار،جدایی |